در جستجوی ولایت

برای اکثر مخاطبانی که دنبالشون میکنم غریبه نیستم...


گاهی آدم وقتی نگاهی به دنبال کننده هاش می اندازه مصلحت و عقلانیت اجازه نمیده هر حقیقتی رو بگه...
یا حتی فقط حقیقت هم نه... بلکه میفهمه با این خوانندگان ریسک خطاهاش هم چقدر میتونه بالا باشه...
لذا عقل حکم میکنه هر حرفی رو نگه...


اینجا رو به این سمت سوق میدم که بتونم مطالبی صریح تر رو بنویسم...
فقط بدانید من غریبه و تازه وارد نیستم اما نپرسید کیستم...
شناختن من از نوشته های من کار سختی نیست...

راستی خواهش میکنم خاموش دنبال نکنید من رو...
بذارید بدونم کی داره منو میخونه

طبقه بندی موضوعی

ماموریت من؟

دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۵۱ ب.ظ

میگفت: پشت هر موفقیتی شکست های پی در پی است...

به ذهنم آمد باز هم شعارهای پر طمطراق غربی ها...

گفتم: یعنی انسان موفق کسی بوده که خیلی شکست خورده اما نا امید نشد؟

گفت: اره

گفتم: چرا نا امید نشد؟

گفت: برای هدفش دغدغه داشت... انگیزه داشت...

گفتم: این دغدغه و انگیزه از کجا آمد؟

گفت: از هر جا ممکنه... از تحقیق... از دیدن انسانهای موفق در اون صنف...

گفتم: خب بعد چرا موفقیت یک صنف رو پسندید... مثلا چرا موفقیت یک نویسنده رو نپسندید اما موفقیت یک بازاری رو پسندید؟

گفت: چی میخوای بگی؟

گفتم: اون حرف، حرف کاملی نیست... خیلی انسانها هم بودن در بسیاری از اصناف تلاش کردن اما موفق نشدن بعد ناگهان در یک صنفی که فکرش رو نمیکردن رشد عجیبی کردن

گفت: حرف اصلی ات رو بگو...


گفتم: خدا هر کسی رو برای ماموریتی فرستاد... اگر اون شخص در اون ماموریت بره... اگر هزار بار هم شکست بخوره نا امید نمیشه... 

اما اگه ماموریت خودش رو تشخیص نده در هر صنفی بره و موفق هم بشه به ظاهر ، انسان تاثیرگذاری نخواهد شد در تاریخ... محاله راضی باشه از اوضاع ولو در موفقیت...



این روزها سرگشته ماموریت خودم در این عالم هستم...
برای چی اومدم؟...
چرا نمی شنوم؟...
چه بلایی بر سر فطرتم آمد؟
اما نه... فقط کافیه کمی سکوت کنیم... صدا واضحه...
سکوت خیلی مهمه...

توی این سالها هیچ سخنرانی و موضع سیاسی ای به اندازه سخنرانی آقای عالی در شام غریبان فاطمیه در محضر حضرت آقا به دلم ننشست...
چقدر به موقع... چقدر شجاعانه و چقدر مقتدرانه و ... چه به اندازه...
۹۶/۱۲/۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰
...