اسیر قوه خیال...
چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۳۸ ق.ظ
نمیدونم چقدر این اتفاق در بین خانمها می افته...
اما وقتی متوجه میشم مخاطب مردی (وبلاگ نویس) یک نوع وابستگی ای به مخاطب زنی (وبلاگ نویس) پیدا کرده که اگه ابراز بشه حرامی علنی اتفاق افتاده و اگه ابراز نشه خودش از گناه مصون نخواهد بود... نمیدونم باید متاسف بشم...
منزجر بشم...
همراهش بشم تا رها بشه...
یا...
هر چی هست، شنیدن و مطلع شدن از این کج مزاجی ها، مزاجم رو بهم میزنه...
خدایا... حافظمون باش...
هر دو رو مقصر میدونم...
کاش بفهمیم این عالم ، عالم تجلیات هست...
عالم اَندَزه (اندازه) که بعدها شده هَندَسه، هست...
کاش بفهمیم انعطاف نشان دادن مهم نیست... کجا انعطاف دادن و چه وقت انعطاف نشان دادن مهم هست...
کاش بفهمیم ...
اما مگه میشه تا انسان از قیود هواها و ملکات نادرست خلاص نشده اینها رو بفهمه؟
وانگهی اگر به او بفهمانی هم مقید نخواهد شد...
۹۶/۱۲/۰۲